بیمارستان اختر

یکی از بیمارستانای خیلی خوب تهران، بیمارستان اختره. فقط تخصص شکستگی داره. اصلن من باید سهام دارش بشم. من اگه نبودم این بیمارستان می بایستی تعطیل می شد. راستی چرا این بیمارستان منو سهام دار نمی کنه؟

کلکسیون شکستگی های من از حد گذشت. یعنی تکمیل بود. اما........ امروز.......یه زمستون دیگه بهش اضافه شد و تکمیل تر شد.

چون توی پستای قبلی که در  مورد بقیه شکستگیام نوشته بودم، عکسامو یه جایی گذاشته بودم که دیگه نیستش، اینه که اینجام گذاشتمشون.

بامزه اینجاست که محسنم دیروز، پریروزا، یعنی جمعه، همین جوری، خودش با خودش تصادف کرد و یه انگشت پاش شکست. ولی خب، انگشتشو  تحویل نگرفت. آخه به اندازه یه ارتوپد، متخصص شده، از بس توی اختر منو ول می کنه و میره این ور و اون ور سرک می کشه. یه عاطل باطل به قول خودش، برای خودش درست کرد و ولش کرد. امروز که توی بیمارستان لنگان لنگان داشت منو این ور و اون ور می برد، میدونین بهم چی گفت؟

گفت:

به این حال و روز ما میگن:

"کوری عصا کش کور دگر شود"



پاییز 1383



زمستان 1385

روز تولدم



تابستان 1386



بهار 1387



زمستان ۱۳۸۹


به قول "مریل استریپ" در فیلم، "شیطان پرادا می پوشد":

That's All .......


***

But that was not All. This is another one.



دوباره تابستان

این بار شهریور نود


تازشم اگه بدونین چقد با کلاس شده. عکس میندازی و در آن واحد عکست میره توی کامپیوتر دکتر. به قول محسن الله و اکبر...... بعدش سی دی عکسم بهت میدن. به جای این فیمای آلوده به مواد رادیو اکتیوی که میدادن دست ملت.

من به طور جدی خواهان سهامدار شدن در این بیمارستانم. از در که میرم تو همه بهم سلام میکنن و میگن: آه ترانه چه خوب که بازم اومدی و به ما سر زدی............